چهار نکته در مورد ورزش اردبیل
- شناسه خبر: 10958
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۷ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۰
- بازدید : 162 views

آتش کم محلی
در برخی از موارد کارها از روال طبیعی و مسیر نرمال خارج شده است. در این میان دیوار ورزش کوتاهتر از آن است که فکرش را بکنیم. میدان داری آنهایی که تا دیروز اسم و رسمی از آنها در دفتر ورزش نبوده خیلی دل آزار میشود.
آنها از راه نرسیده، خوب پیشرفت کرده و به مشاوران امین و مورد اعتماد تبدیل میشوند. اگر بخواهی که سابقه و پیشینه تاریخی و ورزشی آنها را پیدا بکنی باید بگردی و مطمئن جستجوی زیاد، بیحاصلی محض را به دنبال خواهد داشت. حتی اگر به کتابهای تاریخی مراجعه بکنی و بر داستانهای تاریخی چون “حسنک وزیر” مراجعه نمایی پیدا کردن آدرسی از کارنامه آنها غیر ممکن میشود. ولی با یکه تازی آنها باید از راه منطقی برخورد کرد تا به نتیجه رسید.
از قدیم گفتهاند: آتش کم محلی، تیزتر از شمشیر است. برای آنهایی که ثبات موقعیت خود را در آلوده کردن فضا، تهدید، دروغ و نوچه پروری میبینند، مکافاتی دردناکتر از بیتوجهی به رفتار و سخنانشان نیست. اگر به اعمال و حرفهای این قبیل افراد التفاتی نشود، سوختن و در نهایت سکوت و گوشه نشینیشان حتمی خواهد بود.
دروغگویان کمم حافظه
روش ناخوشایندی که برخی از مسئولین ورزش در پیش گرفتهاند، وعدههای متعدد دادن است. آنها خیلی به استفاده از افعال “خواهد شد” و “میشود” علاقهمند هستند و روزی خود را در میان خبرها و رسانهها با توسل به چنین اقداماتی جستجو میکنند.
رفته رفته که بیپایه بودن وعدهها در نزد افکار عمومی روشن میشود، به هر وعده جدید خندهای تحویل میدهند و از بابت حضور چنین افراد بیجنبه در ورزش تأسف میخورند.
اینها چون از حافظه قوی برخوردار نیستند وعدهها و حرفها را نه بر پایه واقعیتهای موجود بلکه بر اساس وهم و خیال بر زبان جاری میکنند، گاهی گفتههای خود را نیز در گذر زمان از یاد میبرند و در لحظهای با حرف بیاساس دیگر، سخن قبلی خویش را نقض میکنند.
اندکی دقت در گفتهها و مصاحبهها و ادعاهای برخی از مسئولین فعال در عرصه ورزش میتواند نمونه های متعددی ازاین وعدههای دروغ را به نمایش بگذارد.
آواز دهل
بسیار اتفاق افتاده که آمارهای دروغ و بیاساس اعتراض آرامترین و بیحاشیهترین افراد را نیز موجب شده است.
همه مسئولین برای مقابله با آمارسازی تأکید میکنند ولی در عمل خود با آمارسازان همکاری مینمایند.
آمارهای ساختگی مانند آواز دهلی است که باید آن را از دور شنید. گفتن از موفقیتها و بزرگیها بدون پشتوانه و به دور از واقعیت همانند افرادی هستند که بزرگیشان تنها بر سر زبانها میافتد و چون از نزدیک دیده شوند حقیر و میان تهی بودنشان مهر تأیید میخورد.
در ورزش هم آمارسازیها داستان خود را دارند. مثلا گفته میشود که در طول سال 100 مسابقه برگزار شده است. شنونده لذت میبرد و وقتی پیگیر میشود و نحوه برگزاری و نفرات و تعداد تیمها در ردههای مختلف و نتایج به دست آمده را بررسی میکند، غم و اندوهی از بزرگنماییها و قدرت طلبی برخیها تمام وجودش را فرا میگیرد و آرزو میکند کهای کاش برای پیگیری ادعاها پیشقدم نمیشد چرا که حداقل با آمارسازی های انجام یافته برای مدت محدودی هم که شده احساس لذت مینمود.
رقص اسپند
سخن گفتن از ورزش و بیان مشکلات و کمبودها و یادآوری ضعفها و کم کاریها دلیلی جز عشق به ورزش و حساسیت به آینده جوانان این مرز و بوم ندارد. اسپند آنگاه که میسوزد، رقص میکند، وقتی جوش و خروشها، نوشتنها و تحلیل مسائل، منشأیی جز علاقه به ورزش نداشته باشد، بیان مشکلات به یک وظیفه تبدیل میشود. لذتی که در دفاع از حق وجود دارد با هیچ لذت دیگر قابل مقایسه نیست.
وقت نیّت و هدف خدمت بیمنت به ورزش باشد، باید با آغوش باز از نوچهها و تهمتها و جملات نسنجیده و ادعاهای آنچنانی استقبال شود. مسلم است که انعکاس حقایق به قبای برخی شهرت طلبان و مسئولان بادکنکی بر میخورد و برای مقابله و خاموش کردن صدای حق طلبان راههای غیر اخلاقی انتخاب می شود.
ورزش سال هاست که از دست اندرکاران کنگرخورده و لنگرانداخته دارای کارنامه ناموفق ضربات سنگین و جبران ناپذیری خورده است. تا زمانی که آنها بر سر عقل نیایند و همه چیز را در پای مسئولیت و تکیه زدن بر صندلی ریاست قربانی کنند، امیدواری برای بهبودی اوضاع بیهوده و بیثمر خواهد بود.