مصلحت ورزش

این روزها با تغییرات پی در پی مدیریت ادارات کل و نهادها و سازمان ها، بحث ورزش و جوانان استان به سوژه روز تبدیل شده است.
عده ای به دنبال تثبیت مدیریت فعلی هستند. به هر دلیل و علتی که بوده باشد می خواهند وضع موجود استمرار داشته باشد و حکم ابقای انوشیروانی ابلاغ گردد.
برای دست یابی به این هدف راه های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد. برخی ها در قالب مطالبه گری و موضع خیرخواهانه، حال و روز ورزش استان را مساعد تشخیص می دهند و می خواهند با ادامه وضع موجود به موفقیت های بیشتری امکان دسترسی فراهم شود.
جمعی دیگر معتقدند که برای قرار دادن ورزش استان در موقعیتی ایده آل و شتاب بخشیدن به برخی از حرکات، تغییر اجتناب ناپذیر است. این ها نیز با توسل به برخی از مسائل و اتفاقات ورزش، برای تحقق خواسته خود پافشاری می کنند و هر روز در اطراف آن شایعات جدیدی منتشر می نمایند.
عده ای انگشت شمار نیز هستند که هر روز به یک رنگی در می آیند. روزی در صف طرفداران وضع موجود قرار می گیرند و روزی دیگر به مخالفان سرسخت این وضع تبدیل می شوند. حالا این تغییر موضع ها به چه چیزی وابسته هستند بماند برای بعد.
به هیچ عنوان قصد نداریم که در این نوشته از فردی و یا جریانی جانبداری بکنیم. در موقعیت کنونی حمایت های کورکورانه از افراد می تواند برای ورزش و آینده آن آسیب زا باشد.
تعدد کاندیداها و افزایش روزافزون داوطلبان مدیریت بر ورزش و جوانان استان، کار پسندیده ای نیست. استان یک اداره کل ورزش و جوانان دارد و برای مدیریت آن یک فرد برگزیده می شود. باید اجازه داد کسانی که مسئولیت انتخاب مدیر برای این اداره کل را دارند، بیندیشند و به دور از هرگونه فشارهای جانبی، پسندیده ترین کار و انتخاب را انجام بدهند.
اما آن چه برای هواداران واقعی ورزش اهمیت دارد این است که مسئولین مربوطه در هر اقدام خود نسبت به ورزش، مصلحت آن را در نظر بگیرند و لاغیر. رفاقت ها با این و آن، عضویت در ستادها، وابستگی به قدرت های سیاسی، تشکل ها و گروه ها و باندهای کوچک و بزرگ نباید در انتخاب مدیر ورزش به عنوان پارامترهای اصلی مورد توجه قرار بگیرد.
حداقل توقع ورزشی های صادق این است که در فرآیند پیش رو، مصلحت ورزش در کنار دیگر مصلحت ها در نظر گرفته شده و از اولویت خاص برخوردار گردد.
هر تصمیم در مورد ورزش استان باید با در نظر گرفتن مصلحت ورزش انجام پذیرد. مصلحت های سیاسی و غیر ورزشی و مصلحت باندهای شناخته شده در ابقاء و یا انتخاب مدیر جدید نباید نقش تأثیرگذاری داشته باشد.
انتظار می رود که در دولت مردمی با ورزش استان به خوبی رفتار بشود. زمانی که انتخاب بر اساس مصالح ورزش و به دور از هر گونه فشارهای حاشیه‌ای انجام پذیرد جای هیچ حرف و حدیثی باقی نمی ماند.
در برخی از مقاطع زمانی با ورزش خوب رفتار نشده است. مدیریت ورزش استان نباید قربانی مصلحت های سیاسی، روابط جناحی و پیوندهای فامیلی و وابستگی های سببی و نسبی باشد. هر وقت این اصول مورد توجه قرار نگرفته ورزش سهمگین ترین ضربات را متحمل شده است.
و کلام آخر این که ورزش و جوانان استان نباید به عنوان ابزار و وسیله و طعمه‌ای برای دستیابی به اهداف غیر ورزشی و یا رسیدن به جایگاه‌های مورد نظر استفاده بشود.