فوتبال و افشاگری های تکان دهنده

هر روز بخش جدیدی از پاداش های تعلق گرفته به دست اندرکاران فدراسیون فوتبال در فضای مجازی منتشر می شود. از رئیس گرفته تا اعضای هیئت رئیسه و مشاوران و فعالان عرصه رسانه فدراسیون. حال این ادعاها تا چه اندازه صحیح است خدا می داند ولی از سوی افراد ذینفع هم تکذیب نمی شود.

از مبالغی که ذکر می شود و از مستنداتی که حرف به میان می آید، معلوم می شود چرا برخی از آقایان به هیچ عنوان، راضی به دل کندن از فوتبال و مدیریت آن نیستند. این رقم های نجومی که به بهانه پیروزی‌ها و صعود تیم ملی به جام جهانی نصیب آقایان شده است از بیت‌المال بوده و یا حاصل آورده خود حضرات می باشد؟

اختصاص این پاداش ها آیا تابع مقررات و قوانین بوده و مدل و جدولی برای اختصاص آن‌ها تعریف شده است یا نه؟ نکند این جدول نیز ضمیمه‌ای برای اساسنامه است و حرف زدن در مورد آن می تواند تعلیق فوتبال مملکت را به دنبال داشته باشد و یا جز اسرار مگوست که بیان‌اش می تواند حاصلی بس خطرناک برای ورزش و فوتبال ما به دنبال داشته باشد؟

با این سرعتی که حسابرسی‌ها، مشت خیلی‌ها را باز کرده و مدعیان خدمت به فوتبال را رسوا می کند ترس از این وجود دارد که پای خیلی‌ها که محکم به فوتبال چسبیده و به نوعی در صحنه آن کنگر خورده و لنگر انداخته‌اند به میان کشیده شود.

آن‌هایی که برای منفعت طلبی‌های خود در فوتبال حد و مرزی قائل نشوند و با سرعت باد به جلو بتازند و برداشت از چشمه پر آب آن را به هر میزان و به هر مقدار برای خود عین صواب تلقی بکنند آیا بی خبرند که روزی پرده‌ها می افتد و کوس رسوایی آن‌ها بر سر هر کوی و برزن به صدا در می آید؟

اگر لیست‌های منتشر شده در فضای مجازی صحت داشته باشد، مگر آقایان مسئول برخی از کمیته‌ها چه هیزم تری به فوتبال ما فروخته‌اند که باید این چنین از سفره آن متنعم شوند؟

امیدواریم که حسابرسی‌ها ادامه پیدا بکند و میزان هزینه گردهمایی‌های رؤسای هیئت‌های استانی و مجمع فدراسیون در شهرهایی چون اصفهان و مشهد مشخص گردد و پرده از هدایای تعلق گرفته به کسانی که دو دستی از گریبان فوتبال آویزان هستند کنار زده شود.

چاره درمان بخشی از دردها و آلام فوتبال این مملکت، شفاف سازی، معرفی چهره های خائن به فوتبال و بکنار زدن پرده از چهره منفعت طلبان و سودجویان می باشد.

وقت آن فرا رسیده که واقعیت‌های حاکم بر فوتبال و اداره امور آن در کشور شفاف سازی شود و هر آن چه بر سر این رشته پرطرفدار آمده و می آید در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.

بلی پرده افتاد و پایان گرفت

فسونکاری این شب بی درنگ

و من در شگفت

که چون کودکان

بخندم بر این خواب افسانه رنگ؟

و یا در نهفت دل تنگ خویش

بگریم بر اندوه این سرگذشت