فضول باشی و داستان مدیریت ورزش
- شناسه خبر: 18619
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۶ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰:۳۷
- بازدید : 104 views

خیلی نگرانم، نگرانم از اینکه از تجارب تلخ گذشته پند نگیریم و با بحثهای انحرافی اصل موضوع را به حاشیه برده زمینه سوءاستفاده عدهای فرصتطلب را فراهم بکنیم. میترسم دلال مسلک های بهظاهر دوستدار مردم باز یکه تازی بکنند و با زبان چرب، عدهای تأثیرگذار را تحت تأثیر قرار بدهند و بر ورزش استان سرنوشت خوشایندی را رقم نزنند.
تملق و چاپلوسی در ورزش نباید قد علم بکند. متأسفانه عدهای برای خود بروبیایی بپا کردهاند. در وصف آن هایی که با زبان تملق به دنبال منافع و بهرهبرداریهای شخصی هستند داستان زیر شنیدنی است.
روزی ناصرالدینشاه به مازندران میرفت. در نزدیکترین مقصد، وقتی سر از پنجره بیرون آورد دریا را مشاهده کرد و با تعجب از یکی از همراهان پرسید: آن چیست؟ طرف خطاب به شاه متملقانه تعظیم نمود و عرض کرد قربان! بحر خزر شرفیاب شدهاست.
و الآن در استان، ورزش ما به حالوروزی افتادهاست که جمعی در مواقع تغییر مدیریت در قبال نامزدهای احتمالی، سفره تملق باز کرده و همه مسئولین را در حرف به شرفیابی نامزد میآورند و با دهها دروغ و رؤیاپردازی به بزرگنمایی پرداخته و بهاینترتیب میخواهند در دستیابی آنها به میز مدیریت، خود را مؤثر و دخیل صددرصد قلمداد نمایند. آنها با این ترفند تا آخرین روز مدیریت تا میتوانند سوءاستفاده میکنند.
گفتم: فضول باشی باز هم که ناله سرداده و غیب گو شدهای. ورزش هم مثل دیگر اداراتکل یکنفر را منصوب میکنند، خلاص. در انتخاب مدیر، دلالبازی چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ بیدلیل وقت را به بطالت سپری مکن و حرف مفت و صدتا یک غاز بر زبان جاری نکن. اینکه میبینی در فضای تغییر مدیریتها در ورزش، عدهای به دستوپا میافتند و انواع ترفندها را به کار میبندند تا در حفظ جایگاه کاذب شان موفق باشند چارهای جز این ندارند.
افرادی که حیات اجتماعی خود را در ورزش جستجو کرده و ورزش برای آنها پلهای جهت سردرآوردن در میان سرها میباشد جز تملق به مدیران و یا کسانی که قرار است در ورزش مسئولیت بپذیرند چارهای دیگر ندارند. اگر این کار را نکنند از فردای خود میترسند که جایگاه از دست بدهند و همه رؤیاهایشان را نقش بر آب ببینند.
فضول باشی آهی کشید و گفت: خلاصه در استان ما دیوار ورزش کوتاهتر از آنست که فکرش را توان کرد. وقتی بوی تغییر مدیریت به مشام میرسد همه به تکاپو افتاده و خود را بیشتر و بالاتر از دیگران، لایق قرار گرفتن در رأس مدیریت آن قلمداد میکنند. الان هم بازار این رفتار کاملاً داغشده است ولی آزاردهنده، اقدامات کسانی است که هر روز بهدنبال یک مدیر فرضی و پیشنهادی راه افتاده و به این و آن مراجعه میکنند و برای خود در تعیین مدیریت ورزش جایگاهی رفیع و والا در نظر میگیرند. حالا مدیر قبلی هم علی رغم اینکه از اولین روز انتصاب به سرپرستی فدراسیون، در تهران مستقر شدهاست همچنان حکمش در استان نافذ و مدیریتش از راه دور استمرار دارد و خلاصه گویا اولویت فدراسیون هست و امور ورزش استان در رده دوم اهمیت قرار دارذ. اینهم از سبکهای جدید مدیریت و از روشهای ابداعی توسط وزیر ورزش است.
گفتم: مرد نازنین چند بار به تو گفتم که زبان سرخ سر سبز میدهد به باد. آخر به تو چه ارتباطی دارد که یکی دو مسئولیت همزمان در اختیار گرفتهاست. آیا این کار بر خلاف قانون نیست؟ بحث دو شغله ها از یاد ها که نرفته است. آن همه سروصدا برای جلوگیری از دو شغله بودن افراد برای چه هدف و منظوری بود؟ دو شغله بودن در نزد مسئولین حتما مفهوم خاص دارد و یا تفسیر آن به عهده آنهاست. دوشغله بودن که شاخ ندارد. در قانون هم گویا برای این کارسقف زمانی مشخص نکردهاند و بهعبارتی چه یک روز و چه یکسال فعالیت در دو شغل برای یک نفر غیرقانونی است مگر اینکه قضیه مدیرکل ورزش و جوانان با دیگران متفاوت باشد و برای آن ها ریاست فدراسیون شغل محسوب نشود.
گفت: حالا اجازه بده تا حرف خودت را برایت بازگو بکنم. هر دو باید از کنار این قبیل حرف ها چشمبسته عبور کنیم. اگر زیاد در مورد برخیها کنکاش بکنی باید منتظر شلیک توپخانههای رسانهای باشی، ولی بدان که ممکن است باشند عزیزانی که نه دو شغل بلکه سه یا چهار شغله داشته باشند. اینکه چرا به آنها نباید چیزی گفت اسراری است که گذشت زمان میتواند زوایای پنهان آن را آشکار بکند.
گفتم: بگذریم، فقط آرزو بکنیم که مدیر آینده ورزش اردبیل نیامده وامدار برخی از افراد همیشه مدعی تأثیرگذاری در انتخاب مدیر قرار نگیرد و نیامده برسر پست ها و مسئولیت هیئت ها معامله نکند. انشاءالله.