فضول باشی و حذف استقلال از آسیا
- شناسه خبر: 24286
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۶
- بازدید : 545 views
حذف استقلال از رقابتهای آسیایی، چرا باید اتفاق بیفتد و میلیونها هوادار این تیم را در آغاز سال جدید میهمانی غم و اندوه نماید؟ این چه مدیریتی است که آقایان دارند و چرا باید آنهایی که توان و عرضه حل یک مورد از مشکلات باشگاه را ندارند سالها بر صندلی مدیریت تکیه زده و تا میتوانند کری بخوانند و بر حساسیتهای کاذب و الکی بیفزایند و در حاشیه به خواستههای خود برسند؟ چه کسی باید یقه حضراتی که استقلال را به این روز انداختهاند، بگیرد و بهخاطر کاری که کردهاند و آبرویی که بردهاند پای میز محاکمه بکشاند؟ حساب و کتابی است نمیشود که با یک شالگردن آبی، بزرگترین ضربه را به تیم بزنی و راست راست بگردی و کسی توان گفتن بالای چشمت ابروست را هم نداشته باشد.
آب از سرچشمه گلآلود است، حال این روزهای استقلال جدای از وضعیت آشفته فوتبال مملکت نیست. دوستی میگفت: فعلاً فوتبال روی کاکل عدهای که سینه چاک تیم خاصی هستند میچرخد، بقیه باید برای خارج شدن از دور، منتظر ضربات سهمگینی باشند و بهنظر میرسد قضیه استقلال و حذف از آسیا یکی از این ضربات باشد.
گفتم: فضول باشی از چه وقت طرفدار دو آتشهی استقلال شدهاست؟ با این مدیران همیشه مدعی، مگر انتظاری جز این باید باشد؟ اینها طبلهای توخالی هستند که فقط صدایشان را باید از دور شنید. تازه چرا ناراحتی، مگر تخصص آقای فتحاللهزاده بمب ترکاندن نیست؟ مگر سالها او را با این عنوان یاد نکرده و تشویق ننمودهاند؟ حالا هم او یک بمب ترکانده، مگر حذف استقلال از آسیا از بمبهایی که فتحاللهزاده تا حال در استقلال ترکانده کماهمیت است؟ او الحق که نابغه است، او را باید بزرگترین عامل ترکاندن بمبهای صدادار نامید که آخرین بمب وی بمبی بوده در نوع خود بینظیر.
فضول باشی حرفم را قطع کرده و میگوید: در روزهای اخیر برخیها سعی کردند که توپ عدم تأمین طلب استراماچونی را به میدان دیگران حواله بکنند ولی مصاحبه رئیس سازمان خصوصیسازی مشت خیلیها را باز کرده و مهر تأیید بر عدم توان مدیریتی آقایان زد. رئیس سازمان خصوصیسازی مدعی شدهاست که در زمان مدیریت آجرلو و فتحالله، ۱۱۸ میلیارد تومان بابت پرداخت بدهیهای خارجی به باشگاه استقلال پرداخت شدهاست و چرا از این پول تاکنون بدهی استراماچونی تسویه نشده نباید مورد سؤال قرار بگیرد و آقایان جوابگو باشند؟
گفتم: ولکن تو هم حالت خوبه که به این موضوع میپردازی. برای برخی از مدیران بستن تیمی قوی و جذب بازیکنانی با رقمهای فوق میلیاردی واجبتر از پرداخت بدهیهای خارجی بودهاست. مدیری که به روزمرگی دچار بوده و به فکر آینده نباشد آیا غیر از وضعیت کنونی میتواند برای مجموعه اش پیامآور موفقیت و شادی باشد؟
مدیران غافل استقلال گویا فکر میکنند که با جذب بازیکن و مربی و تعهد پرداخت مبالغ آنچنانی کارها بر وفق مراد میشود. آنها نمیدانستند که اگر کلاه را به هوا بیندازی تا پایین بیاید هزار تا چرخ میخورد، حالا بیایند و جوابگوی چگونگی هزینهها باشند.
گفت: بهنظر من تندیس مدیرانی چون آجرلو و فتح الله زاده در اماکن ورزشی نصب شده و از آنها بهعنوان مدیران ورزشی خانمانسوز یاد شود تا دیگر کسانی که توان و قدرت ادارهی مجموعهای چون استقلال را ندارند هوس مدیریت نکنند و بیخود و بیجهت با احساسات میلیونها هوادار فوتبال و استقلال بازی ننمایند.