بار سنگین والیبال ایران روی دوش تقوی؛ مقتدر یا تحت تاثیر رئیس در سایه؟
- شناسه خبر: 28664
- تاریخ و زمان ارسال: ۳ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۵۵
- بازدید : 85 views
تقوی را داورزنی به فدراسیون والیبال آورد و در ریاست او نقش زیادی ایفا کرد. با توجه به این موضوع و همچنین رابطه حسنه این دو بعید است تقوی در تصمیماتی که از این پس به عنوان رئیس فدراسیون والیبال اتخاذ میکند از داورزنی کسب تکلیف نکند.
به گزارش ایرنا، انتخابات فدراسیون والیبال با پیروزی میلاد تقوی به پایان رسید تا او برای ۴ سال آینده سکاندار والیبال ایران شود. مسیری که تقوی از ریاست یک هیات استانی تا ریاست فدراسیون والیبال طی کرد و همچنین آینده والیبال ایران با حضور او را میتوان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد.
میلاد تقوی از کجا آمد؟
۲۹ آبان ۱۳۹۸ و در انتخابات فدراسیون والیبال، محمدرضا داورزنی در رقابت با بهنام محمودی پیروز شد و به ریاست این فدراسیون رسید. یکی از اعضای آن زمان مجمع فدراسیون والیبال، میلاد تقوی رئیس وقت هیات والیبال مازندران بود. در آن روز هیچ کس نمیتوانست پیشبینی کند که ۴ سال و ۳ ماه و ۲۸ روز بعد، تقوی رئیس فدراسیون والیبال میشود. حتی انتصاب او به عنوان دبیر فدراسیون والیبال هم واکنشهایی در پی داشت و برخی اعتقاد داشتند دبیر فدراسیون والیبال باید سابقه فعالیت حرفهای در این رشته را داشته باشد.
در آن زمان تقوی برای اهالی والیبال تا حدود زیادی ناشناخته بود؛ اما در ۴ سال گذشته او نشان داد حداقلهای مدیریتی را میداند. هر چه گذشت تقوی بین روسای هیاتهای استانی مقبولیت بیشتری پیدا کرد و دیگر کمتر کسی به حضور او در اتاق دبیری فدراسیون والیبال خرده میگرفت؛ هر چند این طور به نظر می رسید که داورزنی در تصمیمات مهمی که اتخاذ میکرد چندان از تقوی مشورت نمیگرفت؛ اما با این حال داورزنی حامی و پشتیبان او در فدراسیون والیبال بود.
از ریاست هیات استانی تا ریاست فدراسیون
با پایان دوران ریاست داورزنی در فدراسیون والیبال، ثبتنام از کاندیداهای این فدراسیون انجام شد و داورزنی یکبار دیگر برای ریاست این فدراسیون ثبتنام کرد؛ اما موضوع بازنشستگی باعث شد نتواند در کوران انتخابات باقی بماند. داورزنی پیشبینی این اتفاق را کرده بود و به همین دلیل از تعدادی از مدیران معتمد خود همچون وحید مرادی و میلاد تقوی خواسته بود در انتخابات ثبتنام کنند. مرادی هم همچون داورزنی با مشکل بازنشستگی روبرو شد تا به یکباره تقوی به جدیترین گزینه رئیس پیشین فدراسیون والیبال برای جانشینیاش تبدیل شود.
شاید اگر مرادی بازنشسته نبود حالا او روی صندلی ریاست فدراسیون والیبال نشسته بود؛ اما در نهایت میلاد تقوی به عنوان گزینه داورزنی در مجمع فدراسیون والیبال حاضر شد. در سوی دیگر میدان رقابت، محمود افشاردوست، امیرحسین منظمی، پیمان اکبری و محمد منصوری حضور داشتند. با عدم احراز صلاحیت بهنام محمودی میشد پیشبینی کرد که تقوی کار سختی برای پیروزی در انتخابات والیبال ندارد و همین اتفاق هم رخ داد. هر چند اگر محمودی هم در انتخابات حاضر میشد باز هم تقوی بیشترین شانس را برای پیروزی داشت.
کار سخت تقوی در فدراسیون والیبال
سالها بود که یک نسل ۱۰،۱۲ نفره برای والیبال ایران آبروداری میکرد؛ نسلی که از سعید معروف، سید محمد موسوی، فرهاد قائمی، میلاد عبادیپور، عادل غلامی و …. تشکیل شده بود. این نسل توانست موفقیتهای زیادی کسب کند؛ هر چند در ابتدا متحمل شکستهای زیادی شد و اگر در آن زمان هم مثل حال تا این اندازه والیبال مورد توجه مردم و رسانهها بود این نسل نمیتوانست سالها در تیم ملی حضور داشته باشد.
با پایان دوران قهرمانی بسیاری از بازیکنانی که سالها در تیم ملی حضور داشتند یک خلاء بزرگ در این تیم به وجود آمد و بهروز عطایی در بدترین زمان ممکن هدایت تیمی را بر عهده گرفت که با یک تغییر نسل اجباری روبرو شده بود. این مسئله و البته برخی اشتباهات این مربی باعث شد تیم ملی تا حدود زیادی شانس صعود به المپیک پاریس را از دست رفته ببیند.
انتخاب جانشین عطایی از اواخر دوره ریاست داورزنی آغاز شده بود و در نهایت در دوره سرپرستی وحید مرادی با یک مربی برزیلی و ناشناخته به نام پائز قرارداد ۴ ماهه امضا شد. بر خلاف جو فعلی انتخاب این مربی را باید تصمیمی درست قلمداد کرد؛ چرا که جذب یک مربی گرانقیمت در شرایطی که تیم ملی شانسی برای صعود به المپیک ندارد غیرمنطقی بود.
با شرایط فعلی که المپیک پاریس را باید از دست رفته قلمداد کرد توقع میرود تقوی از همین امروز برای ۴ سال دیگر والیبال ایران برنامهریزی کند. او با حضورش در انتخابات فدراسیون والیبال نشان داد مدیری جسور است و این جسارت میتواند برای والیبال ایران مثمرثمر باشد. تقوی باید این نکته را در نظر بگیرد که ریاست یکی از ۳ فدراسیون مهم ورزش کشور را بر عهده گرفته و اصلا کار آسانی در پیش ندارد.
داورزنی و مرادی؛ روسای در سایه هستند؟
تقوی را داورزنی به فدراسیون والیبال آورد و در ریاست او نقش زیادی ایفا کرد. با توجه به این موضوع و همینطور رابطه حسنه این دو بعید است تقوی در تصمیماتی که از این پس به عنوان رئیس فدراسیون والیبال اتخاذ میکند از داورزنی کسب تکلیف نکند.
از طرفی مرادی در ۴ سال گذشته در فدراسیون والیبال حضور داشت و مهره تاثیرگذاری در تصمیمات داورزنی بود و حالا هم که به عنوان نایب رئیس فدراسیون والیبال انتخاب شده این نقش را پررنگتر ایفا خواهد کرد. چرا که اینگونه به نظر میرسد که مرادی خودش را به دلیل تجربه و سابقه مدیریت، نفر نخست فدراسیون والیبال قلمداد میکند. همه این احتمالات این شائبه را به وجود آورده که داورزنی و مرادی، روسای در سایه فدراسیون والیبال هستند و تقوی مجری تصمیمات آنها خواهد بود.
اینکه رئیس جدید فدراسیون والیبال از تجربیات داورزنی و مرادی استفاده کند اتفاق بدی محسوب نمیشود؛ اما او باید مسئولیت تصمیماتی که امضایش پای آنها است را بپذیرد. در دوره سرپرستی مرادی، سرمربیان تیمهای ملی بزرگسالان و نوجوانان منصوب شدند. در صورت ناکامی این دو تیم، تقوی نمیتواند از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کند و اگر احساس میکند که این انتصابها اشتباه بودهاند باید همین امروز نسبت به تغییر کادرفنی این دو تیم اقدام کند در غیر این صورت دیگر جای عذر و بهانهای نیست.
انتقادی که منتقدان از تقوی میکنند توصیهپذیری و عدم قاطعیت اوست. شاید وقت آن رسیده که تقوی یک بازنگری کلی در رفتار مدیریتی خود کند؛ چرا که تجربه ثابت کرده مدیریت فدراسیون والیبال باید در وهله اول جرات نه گفتن را داشته باشد.
والیبال ایران تشنه تکرار موفقیتهای گذشته خود است و دیگر فرصت آزمون و خطا نیست. تقوی باید ثابت کند همه انتقادهایی که از او میشود نادرست و البته قضاوت زودهنگام است؛ در غیر این صورت روزهای پر از چالشی در انتظارش خواهد بود.