اعتراف تاج
- شناسه خبر: 32417
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۶
- بازدید : 28 views
در فاصله زمانی ۴ ماه مانده تا برگزاری مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال، رئیس فدراسیون از حالوروز فوتبال اظهار نارضایتی کردهاست. به عبارت دیگر آش فوتبال ما آنقدر شور شده که آشپزباشی هم زبان به گلایه باز نموده است. برای مهدی تاج پذیرفتن ضعف و نارسایی در فوتبال کشور یک کار بزرگ و طاقتفرساست. کسی که سالها از عملکرد فدراسیون دفاع کرده و به ستارههای آن افتخار نموده به یکباره با تغییر موضع بر ضعف فدراسیون و اوضاع نابسامان فوتبال اعتراض بکند چیزی جز تن دادن به واقعیت نبوده و نخواهد بود.
همینهایی که امروز در فدراسیون فوتبال صاحب جلال و جبروت هستند آنهاییاند که بیشترین و بزرگترین نقش در عقبماندگی فوتبال این سرزمین را دارند. فوتبالی که در سطح آسیا آقایی میکرد امروز حسرت یک پیروزی شیرین در قاره به دلش مانده است. آیا در حاکمیت این وضع غیر از کسانی که ادعای مدیریت بینقص را دارند میتوان دیگران را مقصر قلمداد کرد؟
وقتی در فدراسیونی که عوامل مهم و تأثیرگذارش به اتهام فساد، احضار، بازداشت و روانه زندان میشوند آیا حرف زدن از اجرای عدالت میتواند جایگاهی داشته باشد؟ آیا جای سؤال باقی نمیماند که با این حجم از آبروریزی، استعفای دیگر مدیران نباید در دستور کار قرار میگرفت؟ آیا آنهایی که با پناه بردن به دامن حاشیهها و احیاناً زد و بندهای پشت پرده در مقاطعی افراد فاسد احضار شده را مورد حمایت قرار داده و از حضورشان در فدراسیون دفاع کردهاند نباید مورد بازخواست قرار گیرند و از میزان اعتماد به آنها کاسته شده و برای پایان دادن به فعالیتشان در عرصه فوتبال فکر اساسی بشود و برنامهریزی صورت بگیرد؟
آیا در مجمع انتخاباتی پیشرو همچنان کسانی که سالها در فوتبال این سرزمین و استانهای مختلف کنگر خورده و لنگر انداختهاند بازهم میدانداری کرده و برای ادامه حیات مدیریتی تلاش کرده و بدین وسیله بر ماندنشان در مسئولیت استانها همچنان امیدوار خواهند شد.
تجربه نشان داده است که مهدی تاج ارادهای برای تغییر رویه و قدم گذاشتن در وادی مدیریت صحیح و اصولی ندارد. یکی از دلایل عمده برای این ادعا حفظ بافت مدیریت فوتبال استانها در سالهای اخیر میباشد. فدراسیون کمتر به تغییر مدیریتها در فوتبال استانها تن میدهد و حتی به آسانی چشم بر روی تخلفات انجام پذیرفته در انتخابات برخی از استانها میبندد و در صورت لزوم بر پایمال کردن حقوحقوق دیگران نیز ترسی به دل راه نمیدهد.
تا زمانیکه مسیر قانونگریزیها و دستاویز قرار دادن اساسنامه موجود در فوتبال استانها ادامهدار باشد انتظار بیشتری از مدیریت فوتبال در سطح کلان نباید داشته باشیم. تاج موقعی میتواند به بهبود امور و قرار گرفتن فوتبال روی ریل درست و اصولی امیدوار باشد که بتواند مدیرانی لایق و کارکشته را به خدمت فراخواند و برای حذف فرصتطلبان همیشه مدعی اقدام نماید.