هر دم از این باغ بری می رسد/یک بام و دو هوا در فوتبال شهر
- شناسه خبر: 866
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۲:۱۷
- بازدید : 291 views
فوتبال اردبیل عجب داستانی دارد. حکایتی بی نظیر در نوع خود و تعجب آور در همه زمینه ها. روزی خبر از واگذاری تیم به اشخاص حقیقی و یا هیات فوتبال استان می دهند، فردایش تصمیم دیگری می گیرند و بر گفته های قبلی قلم قرمز می کشند، در جنگ قدرت، دست اندرکاران بیشتر به فکر رسیدن به خواسته های خود هستند و به آنچه اهمیتی قایل نمی شوند وضعیت فوتبال اردبیل است و بس.
امروز می گویند بروید و به فکر جمع کردن تیم باشید و فردا ساز دیگری کوک می کنند و خلاصه برای این فوتبال اگر فاتحه ای خوانده شود می تواند خیال همه را راحت بکند و اجازه مانور بیشتر و بهره برداری های جنبی به هیچکس داده نشود.
یکی گفت عروس ما عیبی ندارد، کور است، کچل است و سرگیجه دارد. این شرح حال فوتبال ما می باشد. در حالی که فوتبال ما با انواع ناملایمات، مشکلات، نارسایی ها، کمبودها و سوء مدیریت ها مواجه است در حرف ادعای بهترین بودن را دارند.
کفگیر فوتبال به ته دیگ خورده و ما هنوز هم که هنوز است به دنبال تثبیت موقعیت ها، کم نیاوردن ها و راضی نگاه داشتن اطرافیان هستیم. سیاست و روشی که بر فوتبال اردبیل حاکم شده است نمی تواند در نجات این رشته پرطرفدار مؤثر باشد. لشگر کشی ها، جبهه بندی ها، باند بازی ها و بالاخره هر گونه رفتار خارج از عقل و منطق ضرباتی بر فوتبال وارد کرده است که جبران ضرر و زیان وارده به این زودی ها نمی تواند امکان پذیر باشد.
آفت بزرگی که دامن برخی از مسئولین و دست اندرکاران جامعه را گرفته است ترجیح دادن نفع شخصی به نفع ورزش و فوتبال است . تا زمانی که موافق با نظر و خواست برخی ها عمل می کنی همه چیز به جا و قابل قبول است و وقتی قدمی هرچند کوتاه بر خلاف رای آنها بر می داری به بزرگ ترین دشمن و انگل ورزش تبدیل می شوی.
داستانی که این روزها برای فراهم کردن مقدمات حضور تیم فوتبال شهرداری در لیگ مطرح است بیان کننده داستانی بسیار غم انگیز از چگونگی مدیریت ها در شهر ما می باشد. به نوعی همه سعی می کنند نقش بازی نمایند. قدرت خود را به رخ دیگران بکشند. خوبی ها را به نام خود بزنند و بدی ها را حاصل کار دیگران بدانند و برای آن تبلیبغ بکنند. فوتبال در حال موت ما شایسته نیست در لحظاتی که آخرین نفس ها را می کشد قربانی اختلافات، سوء تفاهمات و بدبینی ها و خودمحوری ها باشد.
تفاهم نداشتن بر سر یک مسئله ای که مدیران بخش های مختلف جامعه در آن می توانند دخالت داشته باشند پناه بردن به دامن دروغ را اجتناب ناپذیر می کند و این نیز آفت بزرگی است که مانع از رسیدن به هدف و بهبود بخشیدن به اوضاع می شود.
هر آن کس که او پیشه گیرد دروغ
ستمکاره ای خوانمش بی فروغ
به گرد دروغ ایچ گونه مگرد
چو گردی بود بخت را روی زرد
به خاطر جوانان شهر و ایمان و اعتقاد قلبی، تکلیف تیم را برای همیشه روشن بکنید و بیش از این علاقه مندان را سر در گم نکنید. کار بسیار سختی که نیست . اگر منتخبان مردم و مدیران شهری نتوانند قاطعانه در مورد مسئله کوچکی چون سرنوشت یک تیم فوتبال در لیگ دسته سه اظهار نظر کرده و اقدام نمایند چگونه می توان در مواقع بحرانی و در ارتباط با مسائل کلان انتظار تصمیم گیری اصولی و قاطع از آنها را داشت؟
اصلا شهر ما چه نیازی به فوتبال و تیم و باشگاه و حضور در مسابقات دارد؟منحل کردن تیم و پایان دادن به حرف و حدیث ها خیال خیلی ها را می تواند راحت بکند . اگر این تصمیم اتخاذ گردد می توان برای فوتبال اردبیل مجلس ترحیم باشکوهی برگزار کرد. یاحق.