فضولباشی و مدیران تحمیلی و سفارشی
نمیدانم تا چه زمانی مسئولین ما باید اسیر روزمرگی بشوند و زمان را از دست بدهند؟ چرا عادت کردهایم که حرفهای قشنگ بزنیم و بیشتر دوران مدیریت خود را در حرف زدن و قول دادن سپری بکنیم. هر کسی که به مسئولیتی گمارده میشود در روزهای اول با توپ پر و شعارهای آتشین سخن سر میدهد و برای ترمیم خرابیها، اصلاح امور، مبارزه با فساد، حمایت از مظلوم، مبارزه با باندها و باجگیران وعدههای رنگارنگ داده و امیدواری را در سطح جامعه میگستراند. اما با گذشت زمان همه آن حرفها رفتهرفته فراموش میشود و باز کارهای کلیشهای، تکراری و حرفهای...