شایعه ای هر روز پررنگ تر از دیروز،علی دایی به تیم ملی بر می گردد؟

هومن جعفری/اول: ناف فوتبال ایران را با شایعه بریده‌اند؟ شاید. با این همه اگر نگاهی داشته باشیم به مردم و زندگی‌شان در عصر جدید، باید به این فکر کنیم که ناف مردم و زندگی‌شان با شایعه بریده شده و فوتبال تنها دری است از درهای شایعه‌سازی و شایعه بازی و با این همه، زیستن در جامعه‌ای که شفافیت در آن معنایی ندارد و آدم‌ها از پشت خنجر زدن را به رودررو دشمنی کردن یا سخن گفتن ترجیح می‌دهند، لابد اقتضا می‌کند به تولید این حجم از خبرهایی که فقط می‌توان شایعه لقب‌شان داد.
دوم: زیستن در این زیستگاه، به هزار و یک دلیل که جای بحثش اینجا نیست، زیستن در سرزمین مجازی است نه زیستن در سرزمین حقیقی چراکه عمده محتوایی که قرار است انسانی را یا کاری را یا ساختمانی را یا دستگاهی را نقد کند، در غیاب فرد نقد شونده تولید می‌شود. اگر یک دهم حرف‌هایی که پشت سر آدم‌ها می‌زنیم را پیش روی‌شان بزنیم زیستن ما فرق می‌کند و دگرگون خواهد شد اما به همان هزار و یک دلیل، ترجیح می‌دهیم جای اصلاح هم به غیبت کردن از هم بپردازیم. این دو پاراگراف را باید می‌نوشتم تا اصل مطلب قابل بیان باشد.
سوم: مدت‌هاست شایعه‌ای در فوتبال ایران رواج یافته که هر روز قوی‌تر و قوی‌تر می‌شود. شایعه‌ای که به علی دایی برمی‌گردد و حضور قریب‌الوقوعش در تیم ملی. اینکه علی دایی از حالا جانشین کارلوس کی‌روش است و به‌زودی جای او را می‌گیرد. این به‌زودی البته بعد از جام جهانی است. دایی خواهد آمد تا بعد از کی‌روش در مدت کوتاهی که تا جام ملت‌های آسیا مانده، هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد و بعد جای خود را نگه دارد یا به نفر بعد بدهد.
چهارم: در مراسم بدرقه تیم ملی، کارلوس کی‌روش حرکتی کرد که اتفاقا به این شایعه دامن زد. او دایی را روی صحنه خواند، او را سفیر همیشگی فوتبال ایران در جهان لقب داد و روی صحنه به گرمی در آغوشش کشید تا به همه نشان دهد که چقدر رابطه خوبی با هم دارند. در حقیقت در تمام سال‌هایی که کارلوس کی‌روش در فوتبال ایران فعال بوده، علی دایی آگاهانه تصمیم گرفته تا از رویارویی با او بپرهیزد. دایی معمولا نبردها و جدال‌های کلامی را با مربیان باشگاهی یا منتقدان خود پیش می‌برد و سرمربی تیم ملی در دایره او قرار نمی‌گیرد کما اینکه علی دایی دو، سه سالی هست که زندگی آرام‌تری دارد و کمتر تن به این باز‌ی‌های کلامی داده‌است. دایی در سال‌های قبل درگیری‌های لفظی داشت اما مدتی است که آرام‌تر از همیشه مربیگری می‌کند. شاید اوج درگیری‌های این چند فصلش با مدیران نفت بود که آن‌هم خیلی رسانه‌ای نمی‌شد چراکه دایی از وضع حق سخن می‌گفت و بحثش شخصیتی یا فردی نبود.
پنجم: علی دایی بعد از جام جهانی سرمربی تیم ملی خواهد شد. او در کوتاه‌مدت هدفی به نام جام ملت‌های آسیا دارد. قهرمانی در این مسابقات دایی را روی نیمکت تیم ملی حفظ خواهد کرد و شاید هر نتیجه‌ای غیر از رسیدن ایران به فینال حکم به آمدن یک مربی بزرگ خارجی بدهد. این جان کلام صحبت‌هایی است که در مورد علی دایی مطرح شده است. خاستگاه این شایعه اما کجا می‌تواند باشد؟
ششم: علی دایی بعد از نتایج درخشانش با سایپا در فصل جدید به ناگاه از رادار خبری خارج شده است. لیگ چند وقتی هست به پایان رسیده اما سایپا درگیر سکوت خبری است. شایعات از داخل باشگاه از نصف شدن بودجه خبر می‌دهند و اینکه نمی‌توان از دایی انتظار داشت که در چنین شرایطی در تیم بماند. آنچه اتفاقا عجیب می‌نماید این است که انگار هیچ باشگاهی نمی‌خواهد به سراغ او برود. دایی می‌توانست بعد از دو فصل درخشان با نفت و سایپا گزینه خوبی برای سپاهان یا ذوب‌آهن باشد که هر دو تصمیم گرفتند بدون او به استقبال فصل جدید بروند. تراکتورسازی می‌تواند گزینه دیگری باشد و حتی گسترش فولاد که تمکن مالی دارد، اما زنوزی فعلا درگیر خرید است ضمن اینکه از کمالوند به‌عنوان مربی تراکتور نام برده می‌شود. به‌نظر نمی‌رسد گروه خونی علی دایی به تیم‌های باقی‌مانده لیگ بخورد. در چنین شرایطی است که اگر سایپا تیم او نباشد احتمالا بیرون نشستنش زیاد است.
هفتم: علی دایی می‌تواند سرمربی بعدی تیم ملی باشد. هم از لیگ شناخت دارد و هم از تیم ملی و هم اینکه سابقه بازی در امارات را دارد که میزبان رقابت‌های تیم ملی است. اینکه این شایعه از راهروهای فدراسیون بلند شده یا اصلا توسط تیم خبری کی‌روش منتشر شده است که به‌قول معروف برانکو را بچزاند، مشخص نیست، اما می‌شود به این جابه‌جایی فکر کرد. شاید در کوتاه‌مدت او بهترین گزینه برای جایگزینی مردی باشد که رفتنش محتمل‌تر از ماندنش به‌نظر می‌رسد.
هشتم: اینجا ایران است و شایعه بخشی از سبک زندگی ما مخصوصا اگر قرار باشد این شایعه در مورد جماعت از ما بهتران ساخته شود. آیا دایی به تیم ملی باز می‌گردد؟(منبع:ایران اسپورت پرس).