رابطه کشت و صنعت مغان با ارزان فروشی
- شناسه خبر: 3323
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱:۱۹
- بازدید : 269 views
واگذاری کشت و صنعت مغان برای خود داستان دنباله داری شده و فضای مجازی به عرصه ای برای کشمکش ها و گفتگوها و جدل های مخالفان و موافقان آن تبدیل شده است.
بحث ها گاهی دیوار حرمت ها را می شکنند . اقامه دلیل،مدرک و مستندات جای خود را به پرخاشگری و در بسیاری از موارد به تهمت زنی و مارک چسباندن و حرف های بی پایه و بچه گانه می دهد و در نهایت فضای قابل قبول و مناسب برای بحثی سالم،سازنده و سرشار از مهر و محبت به وجود نمی آید.
آنچه از میان بحث ها و نوشته ها و مصاحبه ها و اظهارنظر های متعدد می توان دریافت عدم شفافیت در بخشی از مسائل مربوط به این واگذاری است. اینکه آیا این مجموعه ارزان فروخته شده است یا نه؟جواب صریح و آشکار به این سوال می تواند برطرف کننده بخش اعظمی از ابهامات موجود در اذهان باشد. اگر ریگی به کفش نباشد و اگر همه چیز قانونی پیش رفته و با اما و اگری مواجه نبوده نیازی به صغری و کبری چیدن وجود ندارد.
داشته ها و سرمایه های این شرکت مشخص و بهای فروخته شده آن نیز معین، پس چه نیازی برای کش دار کردن قضیه و افزودن بر ابهامات در اذهان وجود دارد؟
از اولین روزهای اعلام قطعیت واگذاری تا به امروزچند ساعت کاری برای مقابله با مخالفت ها صرف شده و چه انرژی در این راه تلف گردیده و احیانا چه هزینه هایی پرداخت شده است؟ چرا باید از شفاف سازی ترس داشته باشیم و برای سرپوش گذاشتن به آن، نقشه های دیگری بکشیم و از راهی جز مسیر مستقیم وارد عمل بشویم؟
نه اقتصاد دانم و نه از اقتصاد سر در می آورم. برخلاف کسانی که این روزها همه فن حریف شده اند و مثلا با داشتن مدرک دکتری ادبیات در بحث اقتصاد نظریه پرداز شده اند، کاری به نظریه ها و به کار بردن کلمات و اصطلاحات فریب دهنده و دهان پرکن نداشته و ندارم . همچون اکثریت مردم دوست دارم بدانم که آیا ادعای ارزان فروشی برای این مجموعه عظیم اقتصادی صحت دارد یا نه؟
اینکه نماینده مردم اردبیل،نیر،نمین و سرعین در مجلس شورای اسلامی می گوید” به بهانه خصوصی سازی بیت المال را تاراج می کنند” صحیح است یا او نیز شعار می دهد؟
جواب دادن به سوالی چنین ساده که به جوسازی ،لشگر کشی و مطالب سفارشی نیاز ندارد. تا بخواهی در این ارتباط حرف بزنی اولین بحثی که موافقان مطرح می کنند و آن را چون چماقی سنگین و گیج کننده بر سر مخالفان واگذاری فرود می آورند موضوعی تحت عنوان اهلیت است.
دومین برنده را از اولین روز اعلام در زیر بیدقی به نام اهلیت آن چنان به عرش رساندند و در کمترین زمان ممکن بیوگرافی و پرونده ای از وی رو کردند و منتشر نمودند که الحق به خودجوش بودنش باید ایمان آورد و به هرگونه حرکت های حساب شده در این رابطه شک و تردید نکرد.
حالا همه از اهلیت مالک جدید دفاع کرده و غزل سرایی می کنند ولی کسی نیست به صراحت بگوید قیمت فروخته شده عادلانه است یا نه؟ جواب چه مثبت و چه منفی با ادله و برهان بیان گردد و بدین ترتیب قال قضیه کنده شود.
هنوز چگونگی برخورد مسئولان با برنده اول از ذهن ها پاک نشده است. وقتی دادستان مردمی و شجاع استان به پرونده واگذاری ورود پیدا کرد خیلی ها تا دایره را تنگ دیدند ساز مخالفت با واگذاری زدند ولی این روزها برخی از مسئولین از اولین جریان تجربه اندوخته اند و خیلی ها را با خود همراه کرده اند تا شاید بتوانند هرچه زودتر با بحثی به نام اهلیت پرده ای ضخیم بر روی دیگر حاشیه ها و مسائل مطرح شده بکشند.
درد آشکار
دردی که این روزها جامعه ما با آن دست و پنجه نرم می کند، نبود ظرفیت کامل برای تحمل مخالفان است. این مصیبت بزرگی است که بعضی ها در سایه نزدیکی به مسئولان بلندپایه دوست ندارند حرفی جز آنکه آن ها دوست دارند بشنوند.تا بخواهی این سد خودخواهی ها و منیت ها را بشکنی و حرفی زده و مطلبی بنویسی چنان می تازند و القاب و عناوین می چسبانند که اگر شاخ درنیاوری و سالم بمانی کار بزرگی کرده ای. این قبیل افراد که دوست ندارند موقعیت به دست آورده را به آسانی از دست بدهند، معتقدند که هرچه آن ها و دوستانشان می گویند درست است و به قولی اعتقاد دارند هرچه آن خسرو کند شیرین بود. می خواهند به هر ترتیبی که شده بر مخالفان بتازند و آن ها را رانت خوار،بی خبر،وابسته،نادان و خارج از دایره علم و آگاهی بدانند.غافل از آنکه آن ها اگر خود مستقل باشند می توانند به دور از هرگونه تعصب خشک و خالی از راه منطق و عقل خیلی از مسائل را حل نمایند.
چو کاری برآید به لطف و خوشی
چه حاجت به تندی و گردنکشی
سمندر نه ای گرد آتش مگرد
که مردانگی باید آنگه نبرد
خودی های مطبوعات
ادامه دار شدن بحث واگذاری شرکت کشت و صنعت مغان عده ای از مطبوعاتی را خودی و جمعی دیگر را غیرخودی کرد.
همین چند ماه قبل بود که گزینشی عمل کردن ادارات کل در دعوت از خبرنگاران اعتراض همکاران را به دنبال داشته که شنیده می شود این بار خود آنها در جمع گزینشی استانداری حاضر می شوند و اعتراضی نسبت به عدم حضور دیگران نمی کنند و اینجاست که باید گفت ای کاش گفته ها و ادعاها با عمل همخوانی داشته باشند.ای کاش و باز هم ای کاش.
و اما با شناختی که از استاندار اردبیل وجود دارد حضور وی در جمع مطبوعاتی های گزینش شده می تواند جای سوال داشته باشد.
استاندار به عنوان بالاترین مقام اجرایی استان باید نگاه پدرانه به موافقان و مخالفان داشته باشد.عدم توجه به این اصل و ترجیح دادن برخی از مطبوعاتی ها به تعداد دیگری از آنها، مطمئن حرف و حدیث های زیادی را می تواند به دنبال داشته باشد.
امید می رود حقیقت و واقعیت ها را با هیچ چیز دیگری معامله نکنیم و برای خوشایند این و آن و یا به هر علت دیگری که بوده باشد حقیقت را با روابط های خاص معامله نکنیم و توان تحمل نطرات مخالف را در خود تقوبت نماییم.