به بهانه سالروز تولد مرحوم حسین معدنی، پسر خوش اخلاق والیبال ایران
- شناسه خبر: 3815
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۷
- بازدید : 245 views
امیر داود کمالی //چقدر زود دیر می شود. بازی های آسیایی گوانگجو. هشت سال قبل. تیم ملی والیبال ایران برای نخستین بار در تاریخ نایب قهرمان بازی های آسیایی شد. افتخاری که توسط یک مربی جوان و خوشفکر رقم خورده بود. بعد از رفتن زوران گاییج، حسین معدنی به خوبی والیبال ایران را هدایت کرد. تیم او در گوانگجو همه بازی ها را برد و تنها به چند اشتباه فردی فینال را باخت. کسی فکرش را هم نمی کرد سرمربی جوان و خوشفکر والیبال ایران تاوان آن فینال کذایی را بدهد و برکنار شود.
موج انتقادهای زیادی علیه “حسین” راه افتاده بود اما مثل همیشه صبور بود. با همان لبخند همیشگی فارغ از کینه توزی برخورد دوستانه ای با منتقدانش داشت. هجمه وسیع انتقادها کافی بود تا فدراسیون از سرمربی تیم ملی حمایت نکند. آن ها دنبال مربی خارجی بودند. نام آناستازی، ولاسکو و پرندی مطرح می شد. سکوت سنگین آن روزهای حسین برای آن هایی که از شعله ور شدن حواشی در ورزش سود می بردند، سوهان روح بود.
سرانجام پرافتخارترین مربی والیبال جهان جای حسین معدنی در تیم ملی والیبال ایران نشست. اگر چه پیش از انتخاب او معدنی معتقد بود ولاسکو مناسب ترین گزینه برای سرمربیگری در ایران نیست، اما بعد از از او استقبال کرد و دستش را به گرمی فشرد.
تئوریستین والیبال مدرن به تدریج بازیکنان زیادی را در پست های مختلف تیم ملی ایران آزمایش کرد اما در نهایت به یک ترکیب ثابت دست یافت؛ ترکیبی که کمترین تغییر را نسبت به تیم حسین معدنی در گوانگجو داشت.
حسین آن روزها خانه نشین شده بود. بیشتر خطاطی می کرد. گاهی هم در سفرهای جاده ای عکس می انداخت و در صفحه های اجتماعی منتشر می کرد. او عاشق هنر بود. در مراسم خیریه حضوری فعال داشت. سعی می کرد بیشتر بیاموزد. از انتقاد پیرامون جریان های سیاسی و اجتماعی هراس نداشت. در کوران موفقیت های تیم ملی والیبال در سال های بعد، کسی از حسین معدنی خبر نمی گرفت. اگر خبرنگاری هم نظرش را درباره تیم ملی جویا می شد، جز آرزوی موفقیت از زبان حسین چیزی نمی شنید. سرمربی برکنار شده تیم ملی والیبال هیچ گاه حتی زمانی که ولاسکو ناکام بود حتی یک مصاحبه انتقادی علیه او انجام نداد. او مرد تسامح و تعامل بود.
در طول سه سال مربیگری ولاسکو در ایران، خیلی ها در کنار او تیم ملی را تمرین دادند اما بعد از اینکه چراغ سبزی از ولاسکو ندیدند عطای تیم ملی را به لقایش بخشیدند. سرانجام خولیو قبول کرد که به حضور حسین معدنی در کادر فنی تیم ملی نیاز دارد. با حضور حسین معدنی در کادر فنی تیم ملی، پازل موفقیت های والیبال تکمیل شد.
مدتی بعد ولاسکو از ایران رفت. همه بر این باور بودند که دیگر موفقیت برای والیبال ایران محال است. حسین اما چیز دیگری می گفت.
بعد از ماهها تیمی که حسین معدنی ساخت یک هفته قبل از شروع لیگ جهانی به دست کواچ افتاد. این تیم در لیگ جهانی برزیل و ایتالیا و لهستان را چند بار شکست داد، افتخارآفرین شد و برای نخستین بار در لیگ جهانی به مقام چهارم رسید و پنج پله بالاتر از تیم ولاسکو در لیگ جهانی قرار گرفت. اما باز هم کسی سهمی برای مربی جوان و بااخلاق والیبال ایران در نظر نگرفت.
حسین معدنی مردی که پررنگ ترین نقش را از زمان سرمربیگری گاییچ، خودش، ولاسکو و کواچ در تیم ملی داشت، کمتر از سایر همتایان خارجی خود دیده شد اما بیشتر از همه مورد نقد قرار گرفت.
تشدید بیماری کهنه بدن معدنی را تخریب کرده بود. او درگیر تیم ملی بود و نمی توانست وقت خود را به درمان اختصاص دهد. عمل جراحی کیسه صفرا ناموفق بود. او دیگر به سختی نفس می کشید اما دلش برای حضور در کنار ملی پوشان پر می کشید. پزشکان به او اجازه مرخصی ندادند اما روح حسین معدنی آنقدر بزرگ بود که سرانجام بیمارستان را ترک کرد و به کنار ملی پوشان رفت.
حسین معدنی متولد 17 اردیبهشت 1350بود. کاپیتان سال های دور والیبال ایران، عنوان بهترین پاسور آسیا در سال 2002 را در کارنامه داشت. به عنوان یک سرمربی جوان دو مدال طلا در جام کنفدراسیون ها، یک نقره قهرمانی آسیا و یک نایب قهرمانی در بازی های آسیایی بدست آورد. بعد از دو سال دوری از تیم ملی بار دیگر ارزش هایش را ثابت کرد. او همیشه در اوج بود.
او در بامداد دهم شهریور 1393 چشم از جهان فروبست. اما هرکس که حسین معدنی را می شناسد، بر این باور استj که او هرگز تیم ملی را ترک نکرد. روح حسین تا ابد کنار تیم ملی والیبال ایران روی نیمکت یا در بین تماشاگران برای والیبالیست ها آرزوی موفقیت می کند.(منبع:ایران اسپورت پرس).