رویدادهای ورشی،عدالت معکوس و مسافران تحمیلی
- شناسه خبر: 2119
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱:۵۱
- بازدید : 125 views
مجید خاتونی /در آستانه مسابقات جام جهانی فوتبال روسیه نام افراد و مسئولان غیر مرتبط با فوتبال به عنوان همراه کاروان ایران، همانند رویدادهای بزرگ ورزشی گذشته به گوش می رسد.
افرادی که این عرصه جهانی ورزش با نقش اجتماعی و موقعیت شغلی اشان همخوانی و ارتباط معنایی ندارد.
بی گمان طی ادوار گذشته حضور مسئولان مسئله گریز و خوشی خواه در رویدادهای بین المللی ورزش تبدیل به بدعتی شده که در نتیجه چربش مدیریت سفارشی بر مدیریت دانایی پدیدار گشته است.
حضور این مسافران هزینه ساز و بدون دستاورد، ملهم و متأثر از کنش های استراتژیک کانفورمیست هایی است که فعل مقام بازی و ارادت سالاری را به خوبی صرف می نمایند.
عرصه ای که می بایست با راهی نمودن ورزش پژوهان، مربیان و مدیران مستعد جوان به فضایی برای سرمایه گذاری معرفتی جامعه ورزش بدل شود و به حمایت از جامعه دانایی محور مرتبط با ورزش بپردازد، معبری برای عبور از نیازهای جامعه ، ارزش ها و نادیده گرفتن شایستگان شده است.
گویی رویدادهای بین المللی ورزشی بیش از آنکه موجب خوشحالی ورزشکاران و هواداران ورزش شود، موجب مسرت و فضایی جهت عقده گشایی افراد مسافرت دوست و بدون اثر اجتماعی شده است.
بدیهی است به همراه کاروان های اعزامی به رویدادهای بزرگ ورزشی، مسافرانی در جهت کسب دانایی ، بینش جهانی و فهم دنیای ورزش حضور می یابند تا دستاوردهای خود را به جامعه منتقل و موجب توسعه مندی ورزش کشور گردند.
اما در این رهگذار کمیت و کیفیت حضور همراهان ورزشی محلی از اعراب نداشته و افراد واجب الحضور (قشر فراموش شده و اقلیت کم شانس) در اثر مدیریت سفارشی و روابط مریدی و مرادی جای خود را به افراد بیگانه با ادبیات و مفاهیم ورزش می دهند.
رفتار مورد اشاره در این گفتار، گواه نزدیکی بر نظریه سی رایت میلز جامعه شناس مشهور امریکایی با عنوان اقلیت قدرتمند و اکثریت ناتوان است .
این مقوله تبعیض آمیز و حق به غارت رفته، باید در سبد مطالباتی جامعه از مسئولین ورزش و دیگر نهادهای دخیل در این جریان قرار گیرد تا از اتلاف اموال عمومی و هدر رفت سرمایه های ملی آن هم در شرایطی که بخش های متعددی از ساختار ورزش از فقر امکانات رنج می برند جلوگیری نماید.
از سوی دیگر دعوت از مدیران و مسئولان نهادهای غیر مرتبط با ورزش در این سفر نوعی کسب امتیاز و شیوه ای جهت حفظ و تثبیت موقعیت شغلی مسئولان ورزش است و به مثابه ابزاری جهت پوشش ضعف های آنان بشمار می آید .
این شبه مدیران، نفع شخصی را بر منافع ملی ارجح دانسته و روتین شدگی سهم خواهی افراد نامرتبط با ورزش از طریق بودجه های عمومی را رقم زده اند.
بی شک حضور در میادین بین المللی ورزشی مستلزم برنامه ریزی هدفمند با بکارگیری افراد اصلح است که تغییر دیدگاه مدیران ورزش را می طلبد .
مدیرانی که همواره طی سال های گذشته نقش بسزایی در فرآیند واپسماندگی ورزشی داشته و به تعبیر مارتین لوترکینگ از تغییر هراس دارند و به بیماری “ترس از تازگی” مبتلا شده اند.
اصلاح این گونه رفتارهای ضد اجتماعی، با تغییر بینش و کوشش و دانش در حوزه ورزش پیوند می خورد. از این رو ورزش ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند پالایش از آفت های مخربی چون: رابطه مندی، سوء استفاده های موقعیتی و مدیریت فاجعه ساز است.