جریانات پیش رو در ورزش

ورزش اردبیل نیازمند تلاش و کار شبانه روزی است. سال ها ورزش منطقه با بی توجهی ها و کم محبتی ها مواجه بوده و جبران عقب ماندگی های آن با یک مدیریت جهادی می تواند امکان پذیر شود.
قبل از استان شدن منطقه ورزش اردبیل در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. تحرک و حرکت رو به جلو آن از نظر سخت افزاری و نرم افرازی بعد از استان شدن چهره خود را نشان داد. تمامی کسانی که از آن تاریخ تاکنون در ورزش استان قبول مسئولیت کرده اند در حد توان، قدرت و کارآیی خود برای پیشرفت و سربلندی ورزش اقدام نموده اند.
جامعه ورزش و افکار عمومی در سال های اخیراز هر کس و با هر نام و نشانی که فراتر از حرف و شعار و ظواهر، در عمل عشق به ورزش را نشان داده و برای خدمت به مردم استان و حرکت دادن ورزش آن در مسیر پیشرفت کار کرده اند به نیکی یاد می کنند.
انتظار از مدیریت جدید نیز جز حرکت در راستای تأمین نیازهای مهم ورزش استان چیز دیگری نبوده و نخواهد بود. مسلما هر حرکت و برنامه قابل توجه دست اندرکاران ورزش استان مورد حمایت مردم و رسانه ها قرار می گیرد و برخورد منطقی و حساب شده با خواست ها و مبارزه با ابن الوقت ها و هرهری مسلک ها می تواند بازوی توانائی برای مدیریت و همکاران وی در راه رسیدن به اهداف به شمار آید.
در ورزش چه در سطح کلان کشوری و چه در مراکز استان ها و شهرستان ها دو جریان اصلی وجود دارد که مشغول فعالیت هستند. این دو عبارتند از جریان طرفدار ورزش و جریان ضد ورزش.
جریان طرفدار ورزش حداکثر جمعیت تحت پوشش ورزش به شمار می رود که فارغ از هرگونه گرایش و سلیقه و قومیت و وابستگی سیاسی و جناحی در یک کلمه به پیشرفت ورزش فکر می کند. این گروه همیشه نفع ورزش را در هر اقدامی در نظر می گیرند و آن را به منافع شخصی ترجیح می دهند . این گروه طرفداران ورزش پاک هستند و آراسته به اخلاق جوانمردانه و فرهنگ پهلوانی می باشند.
این ها هیچ وقت در دام هیاهو ها و حاشیه ها اسیر نمی شوند و بیشتر از ظواهر به عمق و بطن و ریشه توجه می کنند. آن ها دوست ندارند هدف و معنا را قربانی نتیجه های زودگذر و برد و باخت های کم دوام بکنند و محکم شدن ساختارهای ورزش و عمق بخشیدن به فرهنگ و اخلاق را از مهم ترین اهداف خود ذکر می کنند.
گروه دوم جریان ضد ورزش است. اعضای این جریان منافع شخصی را بر منافع ورزش ترجیح می دهند . این گروه جریانی است که خود را از ورزش و رشته های مختلف ورزشی آویزان کرده اند. از ورزش دم می زنند و خود را ورزشی تر از همه نشان می دهند و ادعا می کنند که صاحب ورزش و استخوان خرد کرده آن هستند . آنها چنان با رفتار و حرکات و گفته هابشان خود را صاحب ورزش قلمداد می کنند که اگر کسی با چم و خم ورزش آشنا نباشد و جامعه شناسی آن را نداند در نگاه اول می تواند در دام تزویر و ریای آنها گرفتار آید.
این جریان هرچند که از ورزش دم می زند اما تنها چیزی که برای آن مهم نیست ورزش و سرنوشت آن در آینده است. وابستگان این جریان از حضور در کنار ورزش و زیر علم ورزش سینه زدن، هدفی جز کسب منافع شخصی و تأمین نام و نان خود ندارند.
چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم ورزش ما در همه ابعاد ، صحنه برخورد و تصادم این دو دیدگاه و این دو جریان است. در سطح استان نجات ورزش و باز کردن راهی جدید و پرشتاب در مقابل آن، به شناخت این دو جریان و عمل کردن به وظیفه نیازمند است. مسئولین ورزش و در رأس همه آنها مدیر کل جوان ورزش و جوانان استان اگر می خواهند که به ورزش اردبیل خدمت بکنند و نامی نیک از خود به یادگار بگذارند باید امکان هرگونه عمل از جریان دوم ذکر شده را بگیرند و دست یاری به سوی یاران جریان اول دراز بکنند.