مرحوم مقصود بایرامی؛ بازیکنی که شهرت ذرهای اصالتاش را به بازی نگرفت
- شناسه خبر: 27669
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۵۰
- بازدید : 109 views
این متن را به بهانه سالروز درگذشت یکی از نامدارترین فوتبالیستهای شمال غرب کشور که در آذر ماه ۷۴ بار سفر بست و دوستان و هواداران و علاقهمنداناش را تنها گذاشت و رفت مینویسم.
مقصود بایرامی زود رفت و جامعه ورزش و فوتبال از نعمت وجودش محروم گشت.
او آنچنان در فوتبال اردبیل تأثیرگذار بود که حتی آنهایی که بازی او را از نزدیک ندیده و هنرنماییاش در مستطیل سبز را مشاهده نکردهاند با نامش آشنا هستند، حرمتاش را دارند و برای زود رفتناش از این دنیا افسوس میخورند.مرد دوستداشتنی، سربهزیر، متواضع، دریای معرفت، تبلور تعصب و غیرت، پایبند اخلاق ورزشی و قدرت مطلقه فوتبال اردبیل خیلی زود و ناباورانه عطای دنیا را به لقایش بخشید و به سوی ابدیت رهسپار شد.
مقصود نجیب بود و با شخصیت، با جنجال و حاشیه کاری نداشت، به نفرت و کینه و غرور اجازهی ورود به دل و وجودش را نمیداد، او به فوتبال فکر میکرد و سربلندی فوتبال زادگاهاش را. تا میتوانست در این مسیر سنگ تمام گذاشت و بههمین علت نامش در تاریخ فوتبال و ورزش منطقه به یادگار باقی ماند و سلوک و رفتارش زبانزد خاص عام.
ایجاد جو وحدت و یکرنگی در تیم از خصیصههای بارز مقصود بایرامی بود. نقش تأثیرگذاری در تیمهای منتخب و باشگاهی داشت. هر وقت مسئله و مشکلی در تیم به وجود میآمد بر همه روشن و آشکار بود که مقصود بهموقع قدم پیش میگذارد و از هر اتفاق احتمالی جلوگیری میکند.
در مقطعی که با بیماری دستوپنجه نرم میکرد فوتبال اردبیل را با تمام وجود پیگیری مینمود و برای تماشای رقابتهایش در ورزشگاه حضور پیدا میکرد. مقصود در شاهنامه فوتبال اردبیل اسم بزرگی است، اسمی که یادش و بیان خاطرات و تواناییهایش میتواند انگیزه موفقیت در جوانان را افزایش بدهد و آنها را برای پیشرفت و رسیدن به قلههای افتخار مصممتر یکند.
برای فوتبال ما و تاریخ پرافتخارش ظلم بزرگی است که قدرت و تواناییهای جوانان آن روزگار را زیر سوال ببریم و برای تطهیر خود، جهت فراموشی اقتدار آن صغری و کبری بچینیم. فوتبال دههی ۵۰ و ۶۰ اردبیل فراموششدنی نیست. این یک تراژدی خواهد بود که در قالب دلسوزان فوتبال به موفقیت آن سالها خدشه وارد نماییم، آنهمه قدرت و عظمت را به گوشه رینگ هدایت کنیم و برای آب شدن خاطرات و فراموشی اقتدارش به هر دری بزنیم.
مرحوم مقصود بایرامی و مقصود بایرامیها برای جام فلق و به دست آوردن قهرمانیاش از جان و زندگی خود گذاشتند. هیچکس نباید برای توجیه برخی از اعمال، آن رقابتهای ماندنی را تیر باران بکند. چه لزومی دارد برای اثبات حقانیت خود بر گوشههایی از تاریخ پرافتخار فوتبال اردبیل چون جام عقاب، جامه شاهین و جام ۱۵ خرداد خرده بگیریم و خواسته و ناخواسته برای مخدوش کردن چهره توانای فوتبال اردبیل در دهههای یادشده گام برداریم.
واقعیتها در زیر ابر پنهان نمیمانند. باید از رفتار دوگانه و متناقض در مورد فوتبال دهههای ۵۰ و ۶۰ اردبیل جداً خودداری شود. قابلقبول نخواهد بود که بیاییم با استفاده از هر روش، جایگاه جام فلق را تخطیه بکنیم ولی در ارتباط با فلق آفرینان فوتبال سخن سر بدهیم و آنها را بستاییم.
فوتبال قدرتمند اردبیل در دهههای ۵۰ و ۶۰ واقعیتی است انکارناپذیر، با آن واقعیتها کنار بیاییم و از همه ظرفیتها برای پربار کردن این رشته در منطقه و اثبات توانایی خود صادقانه قدم پیش بگذاریم.
از اصل مطلب دور نشویم سخن در مورد مردی بود که اقتدارش در میدان فوتبال بینظیر بود. رفتار او در قبال پیشکسوتان، کلاس درسی برای جوانان بهشمار میرفت. در رقابتهای اولین دوره جام فلق، وقتی تیم اردبیل به مرحله دوم صعود کرد اولین دیدارش را در هشتم دیماه ۱۳۶۶ در ورزشگاه قروه برگزار نمود.
جعفر ظاهری مربی تیم، برای این مرحله رحیم زرگین را هم به اردو فراخوانده بود. در قروه وقتی ظاهری ترکیب تیم را اعلام کرد سریع رختکن را ترک نمود. در دور مقدماتی مقصود کاپیتان تیم بود و حالا با بازگشت زرگین بهدلیل کسوت، کاپیتانی به او میرسید. ظاهری دخالتی نکرد تا آنها خود داستان کاپیتانی را حل بکنند.
وقتی قرار شد تیم به میدان برود مرحوم بایرامی با صدایی بلند گفت: “بویور آقا بیژن”. زرگین به سمت خروجی رختکن رفت و بهعنوان نفر اول تیم قرار گرفت، وقتی خواستند به سمت میدان حرکت کنند آقا بیژن برگشت بوسهای بر پیشانی مقصود زد و رفت در پشتسر آن مرحوم قرار گرفت.
مقصود در تیمهایی که توپ زد بمب روحیه بود، وزنهای قابلاتکا و اطمینانبخش. باهوش سرشار خود بهموقع سایه حاشیهها را از سر تیم دور میکرد و از بروز سوءتفاهمها و اختلافها ممانعت مینمود.
خاطرهای دیگر میتواند نقش مؤثر آن مرحوم در تیمها را روشن نماید. پاس اردبیل در رقابتهای جام حذفی براساس قرعه در دور اول با تیم اکباتان یکی از تیمهای مطرح تهرانی دیدار داشت. در مسابقه رفت در اردبیل پیروز شد، صبح روز مسابقه برگشت برای تیم اردبیل تصمیمی ازسوی فدراسیون ابلاغ گردید که فضای یاس و ناامیدی را در اردوی تیم حاکم کرد. در هتل فردوسی تهران تیم خود را برای خوردن ناهار و رفتن به زمین شماره دو امجدیه آماده میکرد که خبر آمد دیدار رفت بهدلیل استفاده تیم از یک بازیکن نوجوان ۳ بر ۰ به نفع اکباتان اعلام شدهاست.
در یکی دو ساعت مانده به یک مسابقه حساس، چنین خبری شیرازه تیم را از هم میپاشد و رمقی برای رفتن به میدان باقی نمیگذارد.
مرحوم بایرامی به کمک دیگر بزرگان در کمترین زمان ممکن، تیم را برای حضور در رقابت آماده کردند که این خود نمونهای از موقعیت والای او در تیمی چون پاس اردبیل بود.
روح این بزرگ فوتبال اردبیل شاد باشد. کاپیتان مقصود تا آخرین لحظههای زندگی مورد تأیید و احترام بود، بازیکنی که شهرت ذرهای از اصالتاش را به بازی نگرفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.