فضول‌باشی و بیان حقایق

همه اقداماتی که ریشه در بیان حقایق داشته باشد برای برخی‌ها قابل هضم نیست. کسانی که خوشبختی خود را در پناه بردن به دامن انکار واقعیت جستجو می کنند در رویارویی با حقایق بدجوری عنان اختیار از دست می دهند، زمین و زمان را به هم می دوزند، آب ده‌ها نهر را با هم مخلوط می کنند، چشم می بندند و دهان باز می کنند و تا می توانند برای تبرئه خود مثنوی‌ها می سرایند و برای آن‌هایی‌که در صف مقدم بیان واقعیت‌ها هستند سناریوها می نویسند و اتهام‌ها می زنند و علنا دروغ می گویند و به این دروغگویی هم افتخار می کنند.

گفتم: فضول‌باشی متأسفانه معیارها به هم ریخته است و دروغگویی به یک نقطه قوت تبدیل شده است. کسانی که بیشتر دروغ بگویند و اتهام بزنند بیشتر احترام می بینند و بیشتر در رأس مجالس جلوس می کنند و راحت‌تر صاحب مقام می شوند و به دل کندن از آن هم رضایت نمی دهند!

گفت: به حق این روزهای عزیز، زبان دروغگویان به راحتی در دهان‌شان نچرخد و نتوانند خود را محقق و دیگران را حسود و بی‌اطلاع قلمداد کنند. آخر چرا باید برای یکی دو سال بیشتر تکیه زدن بر مدیریت  به همه خوبی‌ها پشت بکنیم و حفظ قدرت را اصلی‌ترین وظیفه بدانیم و خدمت صادقانه را فراموش نماییم.

گفتم: برخی‌ها که در قبال منتقدان و مدافعان حق، کم می آورند چاره‌ای جز اردو زدن در عرصه دروغ و اتهام زنی پیدا نمی کنند. آن‌ها با تکرار این خصیصه ناپسند، حیا را خورده و آبرو قی می کنند و صراحتا دروغ می گویند و از این کار خود خجالت هم نمی کشند.

گفت: برخی‌ها مرزهای دروغگویی را چنان با سرعت پشت‌سر می گذارند که باید به این همه وابستگی‌شان به میز مدیریت آفرین گفت. دروغ آن‌ها گاهی در حدی است که انسان مات و مبهوت می ماند مثلاً در روز روشن با اعتماد به نفس مثال زدنی ظاهر می شوند و می گویند که شب است و همه جا را تاریکی فرا گرفته است و یا می آیند و به عنوان مثال راوی یک مسابقه فوتبال  ناتمام را دروغگو خطاب می کنند و خیلی هم جدی بر محق بودن‌شان تأکید می کنند.

گفتم: این گونه دروغ‌گفتن‌ها دل شیر می خواهد با چنین ادعاهایی عملا کسانی را که شاهد نیمه تمام ماندن مسابقه بوده‌اند کور و نفهم تلقی می کنند. آیا کسی که شاهد یک مسابقه تنش‌زا بوده و بر بیان آن اقدام بکند می توان گفت حسود و کذاب؟ قبل از خداحافظی اجازه بده این را اضافه بکنم که برخی‌ها چنان واله و شیدای قدرت هستند که حتی حاضرند خودشان را نیز انکار کنند و در نوکری و غلامی حامیان‌شان خروار خروار دروغ بگویند و تهمت بزنند.