اگر از فوتبال و دردهایش بگویم…..
- شناسه خبر: 14340
- تاریخ و زمان ارسال: ۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۴۴
- بازدید : 87 views
وقتی کانال هیئت فوتبال استان خبر انتصاب سرپرست دبیری را منتشر کرد یکی از دوستان و استخوان خرد کردههای فوتبال به من گفت که چرا در مورد چگونگی این امر چیزی نمینویسی؟ آیا بهتر نیست دلایل انتصاب جدید و برکناری دبیرسابق بازگو شود تا جامعه در جریان قرار بگیرد؟ مردم که بیگانه نیستند بارها از سوی مسئولان کشور و نظام تأکید شدهاست که ضامن حفظ اعتماد بین مسئولین و جامعه، شفافیت میباشد.
گفتم که در مورد برخی از انتصابها در هیئت فوتبال استان بارها نوشتهام. اما از ده سال گذشته تا کنون کسی گوشش به این حرفها بدهکار نبوده است. جایگزینی دبیر با سرپرست دبیری اقدامی تعجبانگیز و سؤالبرانگیز است، اما نباید زیاد در اینمورد حساس باشیم چرا که بنویسیم هم نمیتوانیم جواب قانعکننده به سوالهای مطرحشده دراینارتباط را شاهد باشیم.
مثلاً اگر بنویسم که سالها در فوتبال ما 28 برابر با 35 و یا کاردانی مساوی با کارشناسی بوده، اتفاقی میافتد و اعترافی صورت میگیرد؟
اگر بگویم در سالهای اخیر صعود و سقوط در رقابتهای فوتبال استان مفهومی نداشته، کسی چرایی این کار را پیگیری میکند و به واقعیتها تن میدهد؟
اگر بگویم که سالهاست درب فوتبال شهرستان اردبیل را تخته کردهاند و از سالها قبل هواداران مرگ آن را به تماشا نشستهاند، در رفتارها و موضعگیری مسئولین تغییری حاصل میشود؟
اگر بگویم متولی ورزش شهرستان به چه دلیل و علتی در مقابل وضعیت فلاکتبار فوتبال حوزه مسئولیتاش عکسالعملی نشان نمیدهد و حرفی نمیزند و اقدامی نمیکند به قبای آقایان برمیخورد و به فکر جبران میافتند؟
اگر بگویم که تیم فوتبال ما به پرچم زدن یک داور در لیگ برتر و سوت زدن چند نفر در دیگر ردهها و سطوح لیگ خلاصهشده و مانور دادن در اطراف آن به کار روزمرهای تبدیل گردیده، آیا تغییری در رفتارها و بزرگنماییها به وجود میآید؟
اگر بگویم به چه دلیل و علتی مجوز لازم برای حضور در لیگ به اصطلاح برتر به تیمی که فصل قبلاش امتیاز خود را فروختهاست، صادر میشود و آبی از آب تکان نمیخورد؟
اگر بگویم مایه خجالت است که تیمهای شهر اردبیل در رقابتهای بهاصطلاح لیگ برتر از آخر جدول ردهبندی، اول و دوم و سوم میشوند، دل مسئولین به حالش میسوزد و دستاندرکاران مربوطهاش را برای بهوجودآمدن چنین وضعیتی پای میز بررسی و تعیین علل امر میکشانند؟
اگر بگویم که باید در مجمع انتخاباتی به برنامه، پیشینه، موقعیت اجتماعی و ورزشی، به صداقت و راستگویی، به بیطرفی و اخلاقمداری کاندیداها رأی بدهند، امکان گسستن زنجیرههای بههمتنیدهی رابطهها فراهم میشود؟
اگر بگویم در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی، جابهجایی رؤسای هیئت برخی از شهرستانها کاملاً اتفاقی و نه از برای مهندسی کردن آن بودهاست، کسی باور میکند؟
و اگر بگویم که امور فوتبال را باید به اهلاش بسپارند و فضای آن را از هر گونه تبعیض و جانبداریهای تابلودار دور نگاه دارند، آیا در روند امور تاثیر میگذارد؟
گمان میکنید این موارد را کسانی که در انتخاب رئیس هیئت مؤثرند، نمیدانند و به آن ایمان ندارند؟ آیا آنها از وضعیت فوتبال شهر و منطقهشان اطلاع ندارند و چیزی در مورد آن نمیدانند؟ قطعا میدانند و بسیار بهتر از من و امثال من در جریان حال و روز فوتبال منطقه هستند ولی به هر دلیلی که بوده باشد، خوب توجه کنید، به هر دلیلی که بوده باشد، آنها از مدتها قبل تصمیمشان را گرفتهاند وقول و قرارها گذاشتهاند و بهنظر میرسد به عدول از تصمیمی که گرفتهاند، رضایت نمیدهند.
برای همین است که امیدواری برای بهبود وضعیت برگزاری منظم مسابقات، قرار گرفتن فوتبال روی ریل احیا و نفسکشیدن فوتبال شهر اردبیل بحثی عبث و بیهوده و مصداق آب در هاون کوبیدن است.
دلیل این ادعا نقل و قولی است که از طرف برخیها میشود. میگویند تکلیف فوتبال استان تا سال 1404مشخص است و برای دیگران تا آن تاریخ نشستن بر صندلی مدیریت فوتبال همچنان باید بهعنوان یک رؤیا مطرح باشد.
و در نهایت بدا به حال فوتبالی که آخرین نفسهایش زیر چکمههای بیقانونی، خودمحوری و مقامپرستی به شمارش افتاده و با وضعیت موجود دیگر امیدی برای بهتر شدن حالوروز آن وجود ندارد.