این روزها وضعیت نابسامان باشگاهداری در ایران و بهخصوص اوضاع آشفته و دلآزار باشگاه استقلال به سوژه اصلی محافل ورزشی تبدیل شدهاست.
سالها رسانههای مستقل و علاقهمندان به رعایت اصول در امر باشگاهداری به لزوم توجه و سروسامان دادن به مدیریت باشگاهها و بهخصوص دو باشگاه استقلال و پرسپولیس تذکر دادند و اشاره کردند و مطلبها نوشتند ولی وقتی گوش شنوایی نباشد و ارادهای برای پایان دادن به نابسامانیها وجود نداشته باشد نتیجه مسائل و مشکلاتی میشود که دامنگیر باشگاه استقلال شده و در نهایت منجر به اعمال تنبیهاتی ازسوی فیفا نسبتبه این تیم می گردد.
وقتی تیمهای پرطرفداری چون پرسپولیس و استقلال سالها با وضعیت بلاتکلیف و برزخی دستوپنجه نرم میکنند و مسئولین وقت به اصلیترین وظیفهشان در مورد آنها توجه ننموده و در دام روزمرگی و غفلت گرفتار بشوند آیا باید در انتظار روزهای خوش و آفتابی برای این دو تیم بود؟
چرا مسئولین وقت سالها دربارهی روشن کردن قطعی و قانونی و رسمی موجودیت این دو تیم کوتاهی کردهاند و سرنوشتی بسیار دردآور برای آنها رقم زدهاند؟ حالوروز ناخوش مدیریتی استقلال نمونه بارزی از بیتوجهیها و عدم احساس مسئولیتها و اقدام نکردن بهموقع برای برطرف کردن مشکلات است.
آنهایی که نامونان خود را در تداوم بی سروسامانی این دو تیم میبینند با توسل به لطایفالحیل در مقابل هر اقدام مؤثر، سالها سنگاندازی کرده و مانع از شکلگیری و برخورداری از ساختار اصولی شدهاند.
در هر مقطعی که صحبت از هدایت تشکیلات این دو تیم به سوی ساحل آرامش سخن به میان آمدهاست با اقدامات سؤال برانگیز و با مطرح شدن بحثهای حاشیهای و پیشپاافتاده، مسیرها را تغییر دادهاند و همچنان برای حیات دوران بیثباتی اصرار ورزیده و نقشهها عملی کردهاند.
متأسفانه سالهاست که عدهای با اهداف غیرورزشی و روند غلط باشگاهداری، گریبان فوتبال ما را رها نمیکنند و حلقوم آن را میفشارند.
چون روز بر همگان روشن و آشکار است که منفعتطلبان بیخبر از خدا همچنان برای دور نگاه داشتن دوباشگاه یاد شده در تکاپو هستند تا جایی که برای ادامه روند غلط حاکم بر فضای مدیریتی، حاضرند دست به هر کاری بزنند و خیلیها را در پای منافع شخصی و باندی قربانی بکنند.
بعد از سالها انتظار و اما و اگرهای زیاد دو باشگاه با راه یافتن به بورس گام بهگام به سوی تعیین تکلیف میروند و چون کمکم پردهها کنار رفته و نقاط روشن و تاریک مدیریتهای گذشته آشکار شده و مشت خیلیها باز میشود به طریقی دیگر مشتی فرصت طلب و منفعت جو به دستوپا افتادهاند تا بتوانند مانعتراشی کرده و از بیان واقعیتها و آشکار شدن خیانتها و حیف میلها ممانعت نمایند.
بهنظر میرسد دوران بمب ترکاندن و انحراف افکار عمومی از توجه به اصول و پروبال دادن به حاشیه و پنهان شدن در پشت کریخوانی ها به پایان رسیده است. دستاندرکاران سازمان خصوصیسازی با موضعگیریهای چند روز اخیر نشان دادهاند که با سوءمدیریتها و سوءاستفاده کنندگان از بیتالمال سر سازش ندارند و بهطورکلی باید گفت مصمم هستند که فضا را برای آنهایی که سالها چون زالو خون این دومجموعه را مکیدهاند برخورد نماید و برای برطرف کردن بلاتکلیفی و ایجاد ثبات مدیریتی و تشکیلاتی عمل نمایند.
کسانی که اتفاقات چند روز اخیر مدیریت استقلال و عملکرد مالی آن در سالهای اخیر را از طریق تلویزیون پیگیری کردند به خیلی از حقایق پی بردند. آویزان شدن از صحبتها و روایتهای بیپایه، مثالهای خندهدار و بی سروته، لکنت زبانهای خندهدار در ارائه گزارش و بهطورکلی دستپاچگی و پرش از شاخهای به شاخهای دیگر همگی تأییدی بر وجود آشفتگی در باشگاه استقلال بوده و امیدواریم که سازمان خصوصیسازی تحت تأثیر برخی از حرکتهای ایذایی قرار نگیرد و تا رسیدن به نتیجه مطلوب از عمل به وظایف قانونی کوتاهی ننماید. والسلام.