ادعاهای بی اساس در ورزش و فوتبال

دولت جاوید یافت هرکه نکو نام زیست
کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را
وصف تو را گر کنند ورنکنند اهل فضل
حاجت مشاطه نیست روی دلارام را
موفقیت در ورزش با حرف زدن ، نوید دادن، بزرگنمایی کردن و آمارسازی ها به دست نمی آید. در ورزش همه چیز در صحنه رقابت ها چهره خود را نشان می دهد. کلی گویی در ورزش نوعی عوام فریبی و سرپوش گذاشتن بر ضعف ها و کم کاری ها محسوب می شود. در ورزش نمی توان گنجشک رنگ کرده را به جای قناری جا زد.
امکان اینکه کسی بتواند با کلی گویی ذهن ها را تغییر مسیر بدهد و با قائم شدن در پشت آمارهای ساختگی حاشیه امنی برای خود ایجاد نماید غیر ممکن است. البته امکان دارد که به کمک برخی ها چند صباحی یکه تازی نماید ولی مشت این قبیل افراد دیر یا زود باز شده و همراه با حامیان نان به نرخ روز خورشان رسوای خاص و عام خواهند شد.
اگر فردی در دنیای ورزش جرئت ادعاهای ساختگی را داشته باشد باید مدال طلای جهانی آمارسازی را به او تقدیم کرد. گفتن اینکه استان اردبیل در رشته بدمینتون قهرمان ایران شده است آیا می تواند قابل قبول باشد؟ و یا ادعای اینکه در فوتبال پایه، استان موفقیت های چشمگیری را به دست آورده است ادعایی مبتنی بر واقعیت ها می تواند باشد؟
موفقیت در فوتبال پایه موقعی محقق می شود که در بالاترین سطوح لیگ های پایه کشور، استان دارای نماینده در حال رقابت برای قهرمانی داشته باشد. کسی که به خود اجازه ادعای موفقیت در فوتبال پایه استان را می دهد یا خود از فوتبال چیری نمی داند و یا مخاطبان خود را ابله و نادان تلقی می کند.
حضور تیم های پایه به عنوان نمایندگان استان در لیگ مناطق را اگر موفقیت قلمداد کنیم استان هایی را که تیم هایشان در لیگ های برتر رقابت می کنند باید چگونه ادعا بکنند؟
فوتبال پایه استان در فصل جاری دو نماینده در لیگ برتر نونهالان و یک نماینده در لیگ یک امیدها داشته است. اصلا اشاره ای به نتایج به دست آمده هم نمی کنیم .آیا حضور سه تیم آن هم با نتایجی که به دست آورده اند موفقیت فوتبال پایه تلقی می شود؟ استانی که تیم هایش توان صعود از لیگ مناطق را نداشته باشند می تواند دم از موفقیت بزند و خبرسازی بکند؟
وظیفه چه کسانی است که با آمارسازی در ورزش مبارزه نماید و نسبت به خشکاندن ریشه اش اقدام بکند؟ راستی در میان هیاهوی ارائه عملکردهای بدون سند وظیفه اداره کل ورزش و جوانان استان چیست؟
میخانه اگر ساقی و صاحب نظری داشت
می خوردن و مستی ره و رسم دگری داشت