داستان یک رئیس و 40 قلندر
- شناسه خبر: 948
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۶
- بازدید : 195 views
هومن جعفری //آنچه در انتخابات کشتی رخ داد را چگونه باید قضاوت کنیم؟ چه باید بگوییم در مورد انتخاباتی که همه کنار میکشند تا رئیس با خیال راحت رأی بیاورد؟ چه باید گفت در مورد رئیسی که حتی تلاشی هم برای ظاهرسازی نمیکند و با خیال راحت بازی را بهگونهای پیش میبرد که دوست دارد؟ احتمالا هیچ! برد 40 هیچ در انتخابات جرم نیست. سیستم انتخاباتی و رأیها کاملا مشخص هستند. اکثریت آرا با هیاتهای استانی است و روسای هیاتهای استانی چهار سال زیرنظر رئیس فدراسیون قد میکشند. لابد انتخابات وقت برداشت محصولی است که چهار سال با صبر کاشته شده. چه میشود گفت؟ چه بگوییم؟ چه بنویسیم؟
بازی چطور آغاز شد؟
از همان روز اول که ثبتنام آغاز شد، فهمیدیم که رئیس فدراسیون علاقهای به بازی و نمایش ندارد. همان روز اول برای ثبتنام مدارکش را ارائه داد تا به کلیه نامزدهای احتمالی غریبه بفهماند که علاقهای به باختن ندارد.
اندکاندک آدمهای دیگری هم نامزد شدند که همه در زمره اذناب، یاران و رفقا بودند و مشخص بود بین آنها کسی قدرت و توان یا خواسته و نیت رقابت را ندارد. عباس جدیدی با سابقه شکست خوردن فاحش در صندوقهای رأی در شورای شهر شاید تنها «بدمن» این انتخابات بود. آمد تا خادم را کنار بزند در حالی که بعید بود پایگاه رأیی داشته باشد. نه رسانهها پشت او بودند و نه روسای هیاتها حاضر بودند رئیس نقد و حاضر را با عضو نسیه شورای شهر عوض کنند آن هم با کسی که بارها و بارها با حرفها و رفتارهایش در زمان شورای شهر، ورزشیها و کشتیگیرها را مقابل مردم سرافکنده کرد.
انتخابات چگونه آغاز شد؟
در حالی که کمتر کسی انتظار داشت انتخابات برندهای جز خادم داشته باشد، ماجرا آغاز شد. حمید بنیتمیم، احد پازاج، محمدرضا توپچی، عباس جدیدی، عبدا… چمنگلی، رسول خادم، امین رشیدلمیر و نقی کلانتری از سوی وزارتورزش بهعنوان کاندیداهای تایید صلاحیت شده، معرفی شده بودند و قرار بود انتخابات بین این نفرات برگزار شود. حضور بنیتمیم، نایبرئیس فدراسیون در جمع نامزدها دقیقا ما را یاد نسخه «روحانی – جهانگیری» انداخت. بنیتمیم آمد، عین جهانگیری وقتش را به ارائه آمار موفقیتهای فدراسیون ارائه داد و دست آخر انصرافش را به نفع رئیس اعلام کرد! درست عین احد پازاج، عوض کمیته فنی فدراسیون که پشت میکروفون کنارهگیری خود را اعلام کرد تا رنگ عباس جدیدی بیشتر و بیشتر سرخ شود! محمدرضا توپچی و عبدا… چمنگلی، دو نامزد دیگر اصلا در مجمع حضور پیدا نکردند تا انصراف خود را به این صورت نشان دهند. دیگر نامزدها هم یکی پس از دیگری انصراف خود را اعلام کردند. از جو مراسم میشد فهمید که رأیها برای کیست. عباس جدیدی و رسول خادم تنها نامزدهای باقیمانده برای انتخابات بودند. بازی سرانجام به همانجا رسید که باید.
داستان یک دعوا
اهالی کشتی میدانند که رسول خادم و عباس جدیدی از همان سالهای کشتی گرفتن با هم مشکل داشتند. اختلاف این دو در سالهای اخیر هم تداوم داشت اما حضور جدیدی در شورای شهر سبب شد تا این دو کمتر به سمت تقابل پیش بروند. انتخابات اخیر اوج تقابلی بود که میشد بین این دو در نظر گرفت. تقابل اشتباه و نابرابری که عباس جدیدی را از پیش بازنده نشان میداد. در وقت سخنرانی، جدیدی بسیار عصبی بود. با حالتی عصبی پشت میکروفن رفت و با عصبانیت به ارائه سخنانش از روی کاغذهایی پرداخت که مدام گم میشدند و ترتیبشان درست نبود.
جدیدی به وضوح عصبانی بود و برای ارائه سخنرانی خود اصلا آمادگی روحی و روانی نداشت. به تایم 10 دقیقهای خود رسید و هنوز نیمی از حرفهایش مانده بود. خادم در یک حرکت بسیار جالب، پنج دقیقه از وقت خود را به او داد. پنج دقیقهای که به سرعت گذشت و دو دقیقه تشویقی دیگر را نیز به دنبال داشت. عباس جدید، 17 دقیقه حرف زد، اعضای هیاتهای کشتی را به دو شغله بودن و بازنشسته بودن متهم کرد و بعد از تلف کردن هفت دقیقه اهدایی خادم، مجمع را با اعتراض ترک کرد. بعید بود که سخنرانی او حتی یک رای بیطرف را هم به سمت خود جذب کند. شیوه سخنرانی جدیدی و متن حرفهایش بهگونهای بود که مشخص کرد او هیچ شانسی برای مدیریت در بخش ورزشی کشور ندارد. امیدوار بودیم حضور او در زمین سیاست کمی با تجربه ترش کرده باشد اما در سیمای او در انتخابات نشانی از یک سیاستمدار یا دستکم یک آدم باتجربه را ندیدیم!
خادم نشان داد بازی را خیلی بهتر از چیزی که باور میکردیم بلد است. رأیاش را هم آورد. 40 به هیچ. حتی یک رأی را هم از دست نداد تا به وزارت ورزش یک پیغام را منتقل کند. اینکه او حتی یک رأی را هم به داورزنی واگذار نکرده! حتی یک رأی!